به گزارش TSEpress ؛ روزنامه شرق در گفتگو با عسلی به تحلیل نشست اوپک پرداخت در ادامه می خوانیم : شما سالها است که فضای حاکم بر تصمیمگیریهای حوزه نفت و گاز را از نزدیک مانیتور میکنید؛ براساساین فضای کلی حاکم بر نشست اوپک را چگونه دیدید؟ به نظر میرسد تقریبا یکی، دو هفته پیش از کنفرانس ماه می ٢٠١٧ وزرای اوپک نتیجه آن تعیین شده بود؛ یعنی تداوم توافق ٣٠ نوامبر سال پیش که سپس در دهم دسامبر با توافقی که با ١١ کشور تولیدکننده غیر اوپک انجام و تقویت شد. مقامهای مرتبط کشورهای عضو که در مورد کنفرانس اظهار نظر کرده بودند، از جمله وزیر نفت ایران، حمایت خود از تمدید توافق را اعلام کرده بودند. همین اتفاق هم رخ داد. اگر به خاطر داشته باشید، حدود یک هفته پیش در حاشیه کنفرانس چین (ابتکار جاده و کمربند) وزرای نفت عربستان و انرژی روسیه بیانیه مشترکی دادند و در آن از تمدید قرارداد سال گذشته حمایت کردند. در آن بیانیه اظهار نظر شده بود که توافق سال گذشته ٩ ماه دیگر تمدید شود. پس از آن هم اظهار نظرهایی که وزرای کشورهای مهم اوپک مانند ایران، عراق، کویت، ونزوئلا و... داشتند همه نشان میداد که این کشورها نیز با تمدید موافقاند. بیشتر تحلیلگران بازار نفت هم معتقد بودند که این توافق تمدید میشود که همین اتفاق هم رخ داد. البته بحثهایی بود که آیا توافق تا پایان سال تمدید شود یا برای یک سال یا ٩ ماه آینده یعنی از جولای تا مارس سال آینده که این مورد اخیر در کنفرانس به تصویب رسید. ضرورت تمدید توافق سال قبل این بود که هدف اصلی آن توافق هنوز به دست نیامده است. هدف اصلی توافق سال آن بود که مازاد انبارهای نفتی تجاری جهان را حذف کنند و سطح انبارها را به متوسط سطح انبارهای تجاری در سالهای پیش کاهش دهند. اما این اتفاق رخ نداد و بررسیهایی که اکنون از بازار انجام و منتشر شده نشان میدهد که سطح این انبارها هنوز حدود ٢۵٠ تا ٢٧٠ میلیون بشکه بالاتر از سطح پنج سال گذشته است. به همین دلیل اینها تصمیم گرفتند که توافق سال پیش را تمدید کنند. نکتهای که دراینمیان عجیب بوده و حتی وزیر نفت هم گفته که از این موضوع «شگفتزده» شد، این بوده که پس از آنکه این تصمیم گرفته میشود، قیمت نفت جهان افت میکند. چرا این اتفاق رخ میدهد؟ البته به احتمال زیاد این کاهش موقت باشد؛ قیمتها تا دو روز پیش از کنفرانس در حال افزایش بود. این پرسش مطرح میشد که آیا اعضای اوپک باز هم میزان کاهش را افزایش میدهند یا خیر؟ به این معنا که برخی پیشنهاد دادند از آنجا که همچنان با مازاد عرضه نفت مواجه هستیم (هماکنون حدود ۵٠٠ هزار بشکه مازاد عرضه نفت در بازار وجود دارد) ممکن است اوپک و غیراوپک در کنفرانس تصمیم بگیرند که مقدار کاهش را افزایش دهند؛ یعنی کاهش یکمیلیونو ٢٠٠ هزار بشکهای را افزایش دهند؛ اما زمانی که تصمیم بر تمدید ٩ ماهه توافق سال قبل گذاشته شد با توجه به مازاد کنونی نفت در بازار قیمتها اندکی کاهش یافت که البته به تدریج به روند قبلی بازگشت؛ گزارشها نشان میدهد که تقاضا برای نفت اوپک کمتر از میزان برآوردشده است زیرا از یک سو تولید نفت در آمریکا، برزیل، دریای شمال و کانادا افزایش یافته است و هم تقاضا در کشورهایی چون آلمان، آمریکا و ترکیه و هندوستان کمتر از مقداری بود که پیشبینی شده بود. اینها باعث شد بازار به این نتیجه برسد که تمدید توافق سال قبل توسط اوپک و غیراوپک به تنهایی قادر نیست مازاد عرضه را از بازار حذف کند. اما باید توجه کرد توافق بر سر کاهش بیشتر تولید توسط کشورهای اوپک و غیراوپک هم به سادگی نیست و زمینهسازی زیادی لازم دارد. شاید اگر مازاد عرضه نفت ادامه یافت در کنفرانس آینده اوپک در این مورد بحث و تصمیمگیری شود. ایران پیش از اینها فریز را نمیپذیرفت و بیان میکرد که باید به تولید پیش از زمان تحریمها یعنی حدود چهارونیم میلیون بشکه در روز دست پیدا کنیم. آیا آقای زنگنه این را بازهم در نشست مطرح کرده بود یا نه ؟ ایران پیشازاین هرگز برای شرکت در فریز رقم چهارونیم میلیون بشکه را اعلام نکرده بود، بلکه گفته بود ما باید به ظرفیتهای پیش از تحریم بازگردیم. شرایط قبل از تحریم هم صرفا مقدار تولید نبود بلکه نسبت تولید ایران به کل بازار یا تولید اوپک و نسبت به تولید کشورهای دیگر مانند عربستان و حتی عراق را هم میتوانستیم در نظر بگیریم. برای شرکت در فریز رقم چهارونیم میلیون بشکه را اعلام نکرده بود. درباره توافق سال قبل اوپک که ایران آن را پذیرفت، به این صورت بود که در آن زمان ایران حدود ٣,٧ میلیون بشکه نفت تولید میکرد. اوپک به توافق رسیده بود که هر کشور تولید خود را نسبت به سقف تولید اکتبر سال ٢٠١۶ ۴.۵ درصد کاهش دهد. اما ایران این را نپذیرفت و فقط قبول کرد که سهمیه ایران نسبت به اوج تولید کشور در سالهای قبل محاسبه شود. اوج تولید ایران در سالهای قبل از تحریم بر اساس منابع ثانویه نزدیک. چهار میلیون بشکه گزارش شده بود و در نتیجه قرار شد ایران تا ٣.٨ میلیون بشکه در روز بتواند تولید کند که حدود صد هزار بشکه بیشتر از تولید واقعی کشور در آن زمان بود. تاکنون شرایط به گونهای پیش رفته که امروز تولید ایران در سطح چهار میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه است. خب؛ بااینحساب به گمان شما ایران فریزهای احتمالی بعدی را رد میکند یا خیر؟ ایران اکنون به همان شرایط پیش از تحریمها نزدیک میشود؛ اگر بتوانیم در شش ماه آینده ظرفیت تولید خود را افزایش دهیم، و به بیش از اوج تولید سالهای گذشته برسیم، بالطبع میتوانیم مذاکره کرده و سقف تولید خود را بالا ببریم. هرچند موضوع سادهای نخواهد بود. البته اگر تقاضای جهانی اینجاست که ممکن است تا زمانی اصلا نفت بالاتر رفته و عرضه غیراوپک محدود شود، بالطبع پذیرش افزایش سقف تولید ما هم آسانتر خواهد بود. پرسش دیگر درباره توافقی است که در همین نشست بین اعضا رخ داد. شما گمان میکنید با تصمیمی که گرفته شد، در ماههای آینده قیمت جهانی نفت به چه شکلی خواهد بود؟ در واقع برایند شما از بهای نفت چیست؟ به نظر میرسد که قیمت نفت تقریبا حول قیمتهایی تا حدودی تثبیت شود. در واقع بعید است که قیمت در ماههای بعد زیاد از قیمتهای فعلی فاصله بگیرد. همانطور که گفته شد، هماکنون تولید نفت شیل آمریکا بسیار انعطافپذیر است و از فصل چهارم سال میلادی قبل در حال افزایش است بهطوریکه به اوج تولید خود در تابستان سال قبل نزدیک میشود. پرسش دیگر درباره توافقی است که در همین نشست بین اعضا رخ داد. شما گمان میکنید با تصمیمی که گرفته شد، در ماههای آینده قیمت جهانی نفت به چه شکلی خواهد بود؟ در واقع برایند شما از بهای نفت چیست؟ به نظر میرسد که قیمت نفت تقریبا حول قیمتهایی تا حدودی تثبیت شود. در واقع بعید است که قیمت در ماههای بعد از قیمتهای فعلی زیاد فاصله بگیرد. همانطور که گفته شد، هماکنون تولید نفت شیل آمریکا بسیار انعطافپذیر است و از فصل چهارم سال میلادی قبل در حال افزایش است بهطوریکه به اوج تولید خود در تابستان سال قبل نزدیک میشود. این هم نشان میدهد که در ۴۵ دلار هم بخش بزرگی از تولید نفت غیرمتعارف آمریکا، سودآور است. از عوامل مؤثر بر رشد تولید آمریکا امکان صادرات نفت خام از آمریکا که پیشتر به دلیل واردات زیاد آن کشور غیرقانونی بود؛ اما اکنون آزاد شده است؛ بنابراین شرکتهای بسیاری در آمریکا میتوانند نفت تولید کنند و حتی اگر مشتری بهتری در خارج از آمریکا داشته باشند، صادر هم کنند؛ بنابراین چون تولید آمریکا و کشورهای دیگر مانند برزیل (که تولید آن کشور از آبهای عمیق ٢٠٠ هزار بشکه و تولید سوخت زیستی حدود ١٣۵ هزار بشکه افزایش یافته است) تولیدشان را افزایش دادهاند، نشان میدهد که ممکن است انبارهای نفت در سطحی که اوپک میخواهد کاهش پیدا نکند؛ از سوی دیگر هم بعید است که تقاضا برای نفت افزایش پیشبینینشدهای داشته باشد. در واقع تقاضا در ماههای اخیر در آمریکا، آلمان، هند و برخی از کشورهای دیگر کمتر از میزان مورد انتظار افزایش یافته است. اینها نشان میدهد که تا چند ماه آینده و کنفرانس آخر نوامبر فرصت مناسبی است که اوپک به بازار نظر بیفکند که آیا بازار به تعادل بازمیگردد یا خیر. تا آن زمان بعید است که قیمتها از قمیتهای فعلی فاصله چندانی بگیرد که بین ۴۵ تا ۵٠ دلار در نوسان است. باید توجه کرد که هزینه تولید نفتهای غیرمتعارف پایین آمده است و بنابراین این خودش فشاری است که به قیمت میآید. پیشتر گفته میشد که اگر قیمت پایینتر از ۶٠ دلار باشد، آنها قادر به تولید نیستند؛ اما حالا روشن شده که آنها هزینههایشان را پایین آوردهاند؛ تکنولوژیشان را بهتر کردهاند؛ فناوریشان را بهبود بخشیدهاند؛ بازارهایشان را گسترش دادهاند و بازارهای مالی آمریکا هم حالا مایلاند که در این فعالیتها سرمایهگذاری کنند؛ یعنی مجموعهای از عوامل دست به دست هم داده تا کمک کند که در قیمتهای پایینتر از ۴۵ دلار هم سرمایهگذاری بر شیلاویلها سود داشته باشد؛ بنابراین بعید است که قیمتها از ارقام بین ۴۵ تا ۵٠ دلار فاصله بگیرد. حتی در سال آینده. چون بیشتر این سازمانها مانند اوپک و سازمان بینالمللی انرژی... پیشبینی میکنند که تعادل بازار شاید در اواسط سال آینده محقق شود، قیمتها کمکم به سطح ۵٠ تا ۵۵ دلار برسد؛ اما فعلا و امسال تا نخستین ماههای سال آینده میلادی بعید است که عوامل بنیادی نفت تغیر زیادی کرده و قیمتها به طور معنیداری از سطح فعلی فاصله بگیرند. شما به نفتهای غیرمتعارف اشاره کردید؛ پرسش من این است که واکنش آنها به تصمیم جدید و کنفرانس جدید چیست؟ آنها یکی، دو شرکت نیستند؛ دهها و بلکه صدها شرکت کوچککوچک، متوسط و بزرگاند که در حال تولید نفت خام در آمریکا هستند. اینها دائما در حال رقابت با خودشان و جهان هستند تا هزینهها را پایین بیاورند تا سود ببرند. اگر یک یا دو دلار بین هزینه تمامشده و سودشان فاصله باشد، باز هم تولید میکنند؛ چراکه اینها شرکتهایی هستند که هزینههایشان خیلی پایین است؛ بنابراین اگر اوپک تصمیم بگیرد که این قرارش را تمدید کند، تولید برای برخی از این شرکتها سودآور خواهد بود و طبعا تولیدشان را افزایش میدهند؛ تا جایی که قیمتها مانند سال پیش به قدری پایین بیاید که دیگر تولید برای آنها صرف نکند؛ بنابراین آنها شرکتهای خصوصی هستند و با همه قوا تلاش میکنند تولیدشان را افزایش دهند تا اینکه منفعت ببرند؛ این با تصمیمات شرکتهای دولتی در کشورهای اوپک و برخی دیگر از کشورها متفاوت است.