به گزارش TSEpress به نقل از هفته نامه بورس شیر و فرآوردههای لبنی مهمترین منبع پروتئین حیوانی، ویتامینها و اسیدهای چرب ضروری در تغذیه انسان خصوصاً در اطفال است. مهمترین منبع تولید شیر در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران گاو است. واژه شیر و فرآوردههای آن در صنعت غذایی دربرگیرنده محصولات زیادی مانند پنیر، ماست، خامه است. شیر ترشح طبیعی غدد پستانی تمام پستانداران است که هدف از ترشح آن در طبیعت تغذیه نوزاد حیوان است. اجزاء اصلی شیر عبارتند از: (آب ۸۸ - ۸۶ درصد)، چربی (۶ -۳ درصد)، پروتئین (۴-۳ درصد)، قند لاکتوز (۵درصد)، مواد فسفره و املاح (خاکستر) ۷/۰درصد، که این مواد براساس گونههای مختلف حیوانی و شرایط محیطی و فیزیولوژیکی تاحدودی متغیر است. این درجه تنوع شیر حیوانات در عملیات فرآیند کردن اهمیت ویژهای پیدا میکند. از آنجاییکه امروزه تولید صدها ماده غذایی متنوع از شیر و فرآوردههای آن در سراسر جهان انجام میپذیرد و شیر و محصولات آن در رژیم غذایی انسان اهمیت فوقالعادهای یافته است. شیوههای مختلف فرآیند محصولات لبنی در حال حاضر مهمترین موضوع تحقیقاتی در بین متخصصین لبنیات در سراسر جهان است. سابقه تحقیق در این زمینه در ایران به سالهای دور باز میگردد و تاکنون تحقیقات متعددی در این زمینه انجام شده است ولی تاکنون به هیچ وجه آنچنان که شایسته این صنعت میباشد به آن توجه نشده است و در حال که صدها فرآورده لبنی در جهان به چشم میخورد متأسفانه در کشور ما در تولید اصلیترین محصولات لبنی دچار مشکل هستیم و روشهای کنونی مطابق با استانداردهای جهانی بهداشت و تولیدی نمیباشد. این امر تنها به خاطر نادیده گرفتن مسائل علمی و تجربی و پایهریزی نادرست صنعتی در این رشته است. در خصوص طبقهبندی شرکتهای فعال در صنعت لبنی بر مبنای میزان و کیفیت شیر خام دریافتی، کانالهای توزیع در محدوده جغرافیایی و تنوع در محصولات، اقدام به دستهبندی پنج گروه استراتژیک شرکتهای فعال در صنعت لبنیات خواهیم کرد که در هر گروه شرکتها از استراتژی نسبتا مشابهی استفاده میکنند. از طرف دیگر هر شرکت میتواند خود یک گروه استراتژیک متفاوت باشد. دلایل وجود گروههای استراتژیک در صنعت عبارتند از: تفاوت در نقاط قوت و ضعف اولیه شرکتها، تفاوت در زمان ورود به صنعت، اتفاقاتی که در طول تاریخ فعالیت شرکت رخ میدهد و... گروه اول: صنایع شیر ایران (پگاه) که تعداد زیاد شرکتهای تحت پوشش و مناطق جغرافیایی و میزان شیر دریافتی مهمترین ویژگی این شرکت است که بر تصمیمات استراتژیک آن تاثیر بهسزایی دارد. در واقع ماموریت اصلی تاسیس و ادامه فعالیت مجموعه شرکتهای پگاه، بر اساس تأمین فرآوردههای لبنی به عنوان یکی از ضروریترین اقلام مصرفی افراد جامعه برای قشر عظیمی از جامعه به ویژه اقشار کم درآمد استوار است. گرچه این شرکت دارای محصولات لوکس نیز است، اما رهبریت در هزینه مشخصه اصلی و استراتژیک این گروه است که موجب شده تا این شرکت به تنهایی تشکیل دهنده یک گروه استراتژیک باشد و هیچ یک از رقبا ی دیگر در کنار آن قرار نگیرند. گروه دوم: شرکتهایی که در این گروه استراتژیک قرار میگیرند شامل شرکتهای کاله،پاک، دامداران و میهن هستند. یکی از مشخصات بارز این گروه تخصص یافتگی بالای آنهاست. به عبارت دیگر میزان گستردگی خطوط تولید و تنوع در محصولات این رقبا بسیار بالاست. یکی از دلایل مهم این میزان تخصص یافتگی سابقه زیاد این دو شرکت اول در صنعت لبنیات است.یعنی پیش از آنکه رقبا به شکل امروزی در سطح کشور گسترده شوند این شرکتها به عنوان اولین شرکتهای تولید فرآوردههای لبنی و بستنی در جامعه مطرح شدهاند. بدین ترتیب شناخته شدن علامت تجاری این شرکتها برای مصرف کننده باعث میشود که آنها آسانتر از سایر رقبا توانایی معرفی محصولات جدید را داشته باشند؛ چرا که در سالهای متمادی توانستهاند تا حد زیادی سابقه مناسبی نزد مشتریان کسب کنند به همین دلیل که میزان تنوع در محصولات در این گروه زیاد بوده و محصولاتی که برای اولین بار در صنعت معرفی میشوند به میزان زیادی از طرف این گروه به بازار عرضه میشوند.از طرف دیگر به دلیل توانایی جذب شیر خام به میزان زیاد ارتباط تنگاتنگی با تأمین کنندگان شیر داشته و قادرند تا حد زیادی بر سر قیمت چانه زنی کنند. با توجه به خصوصیات این گروه استراتژیک، میتوان استراتژی تمایز را به عنوان استراتژی ژنریک برای این گروه نام برد. ایجاد تمایز در این گروه در وهله نخست از طریق وجود تنوع بالا در محصولات به وجود آمده است. انواع گوناگون شیر و ماست با درصد چربی گوناگون و طعمهای مختلف،انواع مختلف پنیر،طیف وسیعی از انواع بستنیها و... نشان دهنده تمایز بالا در زمینه تنوع در محصولات نسبت به سایر رقباست. یکی دیگر از ابعاد تمایز در این گروه علامت تجاری شرکتهای حاضر در این گروه است چرا که طیف گسترده ای از اقشار جامعه با نام و محصولات این تولید کنندهها آشنا هستند و تولیدات آنها در مقایسه با محصولات سایر رقبا که شاید برای همه مصرف کنندگان شناخته شده و یا تجربه شده نباشد در اولویت نخست انتخاب قرار دارند. گروه سوم: این گروه استراتژیک متشکل از شرکتهایی است که نسبتا حجم تولید بالایی دارند اما میزان تولید آنها در حدی نیست که بتوانند در سطح کل کشور شناخته شده باشند. از طرف دیگر این تولید کنندگان به جای تولید انواع مختلفی از فرآوردههای لبنی به تولید برخی از محصولات اساسی که بخش بزرگی از مصرف جامعه را تشکیل میدهد پرداختهاند. استراتژی برگزیده توسط این گروه، استراتژی تمرکز بر مناطق پر مصرف جغرافیایی است. در این راستا به عنوان مثال شرکت دامداران بیشتر فروش خود را در تهران و شهرهای اطراف آن متمرکز کرده است هرچند این شرکت محصولات خود را به دیگر نقاط کشور نیز ارسال میکند اما در مقایسه با میزان فروش آن در تهران سهم نا چیزی از تولیدات آن را در بر میگیرد. علت این امر نیز نزدیک بودن به پایتخت به لحاظ جغرافیایی است و یا شرکت رامک نیز که در استان فارس قرار دارد به تأمین کننده اصلی استانهای جنوبی کشور تبدیل شده است. سایر شرکتهای حاضر در این گروه نیز به همین ترتیب عمل میکنند. حجم تولید این شرکتها در حدی است که میتوانند با تمرکز بر بعضی مناطق خاص جغرافیایی میزان قابل توجهی از نیاز آن مناطق راجبران کنند. این کار علاوه بر اینکه باعث متمرکز شدن عملکرد شرکت در بخشهای خاصی شده و از کاهش قدرت رقابتی به واسطه وسعت حوزه سرویسدهی جلوگیری میکند، سبب حفظ مشتریان آن مناطق شده و در واقع ذائقه آنها را از آن خود میکند. گروه چهارم: این گروه استراتژیک شامل گروهی از رقباست که علیرغم اینکه شرکتهای نسبتا شناخته شده ای در سطح کشور هستند، اما از استراتژی تمرکز بر محصول و بازار استفاده میکنند. شرکت چوپان، با تأمین فرآوردههای لبنی گران قیمت – در مقایسه با سایر رقبا- فعالیتهای خود را بر بازار مشتریان مرفه متمرکزکرده است.اکثر محصولات لبنی این شرکت به دلایل برخورداری از میزان چربی بالا، جزو فرآوردههای لبنی لوکس محسوب شده و دارای قیمت بالایی هستند. گروه پنجم: این گروه از رقبا که تحت نام کلی شرکتهای محلی شناخته میشوند، از استراتژی تمرکز بر مناطق جغرافیایی محدود و کوچک مانند روستاها و شهرستانهای کم جمعیت استفاده میکنند.کمبود شرکتهای پیشرفته و سازمان یافته در تولید محصولات لبنی در سطح کشور، پایین بودن نسبت قیمت این محصولات در مقایسه با تولیدات رقبای شناخته شده به دلیل عدم نیاز به دریافت استانداردها و گواهینامههای تخصصی، تمرکز شرکتهای بزرگ بر مناطق پر مصرف، عدم وجود فرهنگ استفاده از محصولات استاندارد در میان مصرف کنندگان این مناطق، آشنایی این تولید کنند گان با شرایط حاکم بر منطقه تولید محصولات خاص هر منطقه مانند ماست و دوغ محلی، بالا بودن هزینه حمل به این مناطق برای شرکتهای بزرگ و دور از دسترس بودن آنها، قدرت کم در جذب و فرآوری شیر به میزان بالا به دلیل تولید به روش سنتی و کمبود سرمایه و در نهایت حمایت دولت از بنگاههای اقتصادی کوچک در شهرستانها، همگی از دلایل وجود این شرکتها هستند.