ریشه امحاء 1700 تن سیب زمینی، در بهم خوردن مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار این محصول است. درواقع دولت با در نظر گرفتن شرایط عرضه و تقاضای این محصول، به عنوان تنظیم کننده بازار وارد عمل شده و اقدام به امحاء1700 تن سیب زمینی کرده و البته در این راستا خوب عمل نکرده است.
به گزارش TSEpress به نقل ازصدای اقتصاد این اولین بار نیست که دولت با در پیش گرفتن چنین شیوه ای اقدام به تنظیم بازار یک محصول می کند. این شیوه از گذشته هم بوده و وقتی می دیدند که عرضه و تقاضا با هم نمی خواند و عرضه بیشتر باعث کاهش قیمت محصول می شده، برای تنظیم مکانیزم بازار وارد کار می شدند و اطلاعاتی به کشاورزان می دادند که طبق آن محصول دیگری کشت کنند. دلیل هم این بوده که عرضه یک محصول کشاورزی وقتی زیاد شود، سال آینده قیمت آن محصول پایین می آید و این به ضرر کشاورز است.
دولت وظیفه تنظیم مکانیزم عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی را برعهده دارد و از راه های مختلف چه در گذشته چه در زمان حال سعی کرده این وظیفه را انجام دهد. از جمله این راه ها، انبارکردن محصولات و بسته بندی کردن آن ها و... است. البته در گذشته برنامه ریزی این اقدامات توسط دولت انجام می شد و وزارت کشاورزی با بخش خصوصی صحبت می کرد که تنظیم بازار چگونه باید انجام شود و محصول امحاء بشود یانه؟ ما در تاریخ معاصر ایران از این دست وقایع بسیار داریم که دولت ها برای تنظیم بازار اقدام به امحاء و از بین بردن محصولات کشاورزی کردند که فاسد بوده است.
در دوره پهلوی یک بار چنین اتفاقی در مورد پیاز افتاد. در دهه پنجاه در سال های بعد از گران شدن نفت بود که عرضه پیاز در یک سال کم شد و سال آینده برای اینکه به کمبود پیاز نخوریم، واردات پیاز بیش از حد انجام شد. از آنجایی که ظرفیت بنادر کم بود، نتوانستند پیازها را به موقع ترخیص کنند و حجم زیادی از این محصول فاسد شد. وضعیتی که در آن زمان برای پیاز پیش آمد به مراتب بدتر از وضعیت سیب زمینی در این امحاء اخیر بود. در تاریخ اقتصادی ایران به کرات از این مسائل اتفاق افتاده اما نکته این است که سیب زمینی همیشه مثل یک مسئله سیاسی بوده و دست مایه طنزپردازان در جراید و روزنامه های دیروز و امروز قرار گرفته است.
مسئله دیگری که واقعا انسان را به تعجب وا می دارد این است که چطور با وجود تجربیاتی که دولت ها در برخورد با مسئله عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی دارند، باز هم چنین برخوردهای اشتباهی را تکرار می کنند. به نظر من این مسئله با یک برنامه ریزی ساده اقتصادی قابل حل است اما اینکه چنین اقدامی در گذشته به کرات اتفاق افتاده و باز انجام می شود و اینکه احتمال تکرار آن در آینده وجود دارد واقعا جای تعجب است و ریشه ای جز ناکارآمدی مدیریت اقتصادی ندارد.
نکته دیگر در مورد امحاء 1700 تن سیب زمینی و اعتراض های صورت گرفته این است که دولت و در کل اقتصاد ایران، از مسائل دیگر، ضررهای بیشتری خورده است. برای مثال زیان تحریم ها برای اقتصاد ایران میلیاردها دلار برآورد شده اما کسی به این نمی پردازد و به جایش مسئله سیب زمینی را گنده می کنند. کسی که دست روی مسئله سیب زمینی می گذارد و آن را گنده می کند می داند که مردم معنای سیب زمینی را می فهمند ولی ممکن است معنای میلیاردها دلار زیان تحریم ها را درک نکنند چون هیچ وقت با چنین ارقامی مواجه نشدند. افکار عمومی باید به مراتب بیشتر نسبت به مسئله هایی چون اختلاس ها حساس باشد و نسبت به آثار آن خشمگین باشد تا امحای سیب زمینی.
نکته دیگری که می توان در بحث تنظیم مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار محصولات کشاورزی در نظر گرفت، بیمه محصولات کشاورزی است. امحاء محصولات کشاورزی ناشی از ناهمزمانی در بازار است که ممکن است در بازار هر محصولی اتفاق بیفتد و عرضه از تقاضا بیشتر باشد یا تقاضا از عرضه. کشاورز برای اینکه قیمت محصولش پایین نیاید حاضر نمی شود محصول را با قیمت صفر عرضه کند. این جا بیمه محصولات کشاورزی می تواند کمک کنده باشد و جلوی خساراتی که ممکن است به کشاورز وارد شود را بگیرد.
این راهکار در غرب هم وجود دارد. چیزی که همه طی این سال ها می دانند این است که آمریکایی ها برای اینکه قیمت گندم در بازار پایین نیاید، میلیاردها یا میلیون ها تن گندم را به دریا می ریزند. این روشی است که در همه جا استفاده می شود و برای کاهش آسیب های آن به کشاورز می توان زمینه استفاده از بیمه محصولات کشاورزی را فراهم کرد. راه فقر زدایی این نیست که به مردم سیب زمینی مجانی بدهیم. این را دولت می تواند با همان قیمت از کشاورز بخرد و امحاء کند تا هم بازار را کنترل کرده باشد هم قیمت کاهش پیدا نکند. چون اگر قیمت کاهش پیدا کند در سال آینده کشاورز دیگر سیب زمینی نخواهد کاشت و در سال های بعد قیمت سیب زمینی چندین برابر خواهد شد. در این شرایط برای تنظیم مکانیزم بازار می توان یا از طریق دولت یا شرکت های بیمه، بیمه محصولات کشاورزی ایجاد کرد.
*علی اصغر سعیدی - جامعه شناس اقتصادی