کد: 22864 تاریخ انتشار :۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۰
«مدیریت ثروت واژهای نوین در ادبیات مالی این روزهای دنیاست؛ ثروت، معادل ارزش روز داراییهای اشخاص البته با کسر بدهیهای آنها است. در این میان مدیریت ثروت فرآیندی سیستماتیک به منظور انباشت، حفظ و در انتها انتقال ثروت است. معمولاً افراد از ۲۵ تا ۳۵ سالگی بذرهای ثروتآفرینی را کاشته و در ۳۵ تا ۴۵سالگی توأمان با حفاظت از ثروتی که ایجاد شده، آن را توسعه میدهند؛ در ادامه و در ۶۵ سالگی به بعد هم به دنبال این هستند که با چه مکانیزمیاین ثروت را به نسل بعد منتقل کنند که کمترین مالیات و هزینههای انتقال را به همراه داشته باشد. در این بین نسل بعدی که قرار است ثروت را در اختیار بگیرد، باید نسلی کارآمد باشد تا بتواند ثروت را حفظ کرده و توسعه دهد. اما در میان تاکتیکهای مختلف موجود، مدیریت ثروت مبتنی بر اهداف از اهمیت زیادی برخوردار است، به این معنی که فرد باید اهداف مالی مشخصی را برای خود تعریف کرده و برای رسیدن به آن اهداف، از طریق روشهای مدیریت ثروت، برنامهریزی مطلوب را انجام دهد. به گزارش TSEpress «مسعود راهی»، مدیرعامل گروه بینالمللی ثروتآفرینان آراد و نماینده رسمیانجمن بین المللی مدیریت ثروت سوئیس، ضمن بیان این مقدمه درخصوص» مدیریت ثروت» درگفتوگو با هفتهنامه بورس از این دانش نوین سخن گفت.
روشهای برنامهریزی برای رسیدن به هدف نهایی مدیریت ثروت چیست؟
این روشها پنج مرحله دارد که نخستین مرحله «discovery» یا همان شناسایی اهداف و برنامههای مالی افراد است؛ مرحله بعد شامل مشخصکردن موقعیت مالی فرد است؛ یعنی همان ارزش خالص ثروتی که او امروز دارد. بعد از طی این مراحل و در گام سوم باید برنامهریزی برای رسیدن به اهداف داشته باشیم که البته این برنامهریزی باید مبتنی بر واقعیتهای روز باشد؛ بعد از اینکه برنامهها استخراج شد، اجرا و در نهایت پایش آن در مراحل بعدی این روند قرار میگیرند، به این معنی که باید دید، برنامهای که با توجه به واقعیتهای فعلی تنظیم شده، آیا به درستی اجرا میشود و اهدافی که بر مبنای آن برنامه نوشته شده است، اهداف درستی بودهاند یا خیر.
خدمات مدیریت ثروت مربوط به چه گروه هدفی است؟
کاربران میتوانند افراد متمول یا حتی کارمندانی عادی باشند که تصمیم گرفتهاند از امروز با برنامهریزی مشخصی اقدام به انباشت ثروت کنند. در این میان دو نکته مهم مورد توجه است؛ نخست چگونگی حفاظت از ثروت و دیگری چگونگی انتقال به نسل بعدی. همچنین کسانی که میخواهند خدمات مدیریت ثروت را ارائه بدهند نیز در این میان از اهمیت برخوردارند؛ باید گفت افرادی میتوانند چنین خدمتی را ارائه بدهند که از سوی نهادهای مربوط تصدیقشده و گواهینامههایی داشته باشند مبنی بر اینکه این افراد حائز شرایط لازم برای قرار گرفتن در جایگاه مشاور مدیریت ثروت هستند.
یکی از نکات مهم در حوزه بانکداری اختصاصی و مدیریت ثروت رفتارهای محتاطانه مردم در قبال ارائه اطلاعاتشان است، درحالیکه بانکداری اختصاصی نیاز به ریز داراییهای افراد دارد.
مشکل در این خصوص از فعالان این حوزه است که در مقام بانکدار اختصاصی یا مشاور مدیریت ثروت نتوانستهاند اعتماد لازم را جلبکنند. مردم حس میکنند چون بانک در کنارشان است، اگر اطلاعات مالیشان را بدهند این اطلاعات به راحتی افشا میشود. در قبال این اعتماد نیز کسی که در جایگاه مشاور مدیریت ثروت است باید تمامیتلاش و تخصص خود را برای رسیدن به اهداف فرد به کار گیرد. زمانی که شما به هدف اول میرسید، برای هدف دوم اعتماد افراد بیشتر جلب میشود، همینطور با این روال در اهداف بعدی اعتماد بیشتری به دست میآید؛ این مکانیزمیاست که باید طی شود تا مشتریان اعتماد کامل کند و طی فرآیندی مستمر، اطلاعات بیشتری از خود را در اختیار مشاور قرار دهند.
نگاه به ثروت و مدیریت آن را چطور ارزیابی میکنید؟
در ایران، اوایل دهه شصت توجه به ثروت، امر نکوهیدهای بود اما امروز نگاهها به این موضوع فرق کرده است، طوریکه باید روحیه کارآفرینی را تقویت کنیم زیرا با وجود افراد کارآفرین است که میتوانیم جامعه ثروتآفرینی هم داشته باشیم. در این حالت، به رفاه میرسیدیم و با این رفاه و آسودگی خاطر مردم شادتری خواهیم داشت. خوشبختانه در برخی از بندهای سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی به موضوع ثروتآفرینی توجه ویژهای شده است.
بهخدمات ثروتآفرینی اشاره کردید، این خدمات چیست و در چه حوزههایی انجام میشود؟ اساساً چطور ثروت یک نفر را مدیریت میکنید.
خدمات مرتبط با ثروت را میتوان در ۶ دسته طبقه بندی کرد؛ نخستین مورد «برنامهریزی مالی» است که خدمت جدی مدیریت ثروت است، دوم «خدمات مدیریت املاک و مستغلات» هم از فاکتورهای مهمیاست که در سبد ثروتی افراد قرار دارد، سوم، مشاورههای «retirement planning» یا «برنامهریزیهای بازنشستگی» است. به طور مثال، شخص امروز تصمیم میگیرد در سن ۶۰ سالگی بازنشسته شود، این بدان معناست که وی از این سن به بعد باید یک جریان درآمدی ثابتی داشته باشد که بتواند از عهده مخارج زندگی تا پایان عمر برآید و خاطری آسوده در خصوص آینده مالی خود داشته باشد. چهارمین موضوع «جانشینپروری» است که باید در این حوزه مورد دقت قرار گیرد. آیا کسی که قرار است ثروت به او منتقل شود، آن قدر توانمند شده که بتواند ثروت را حفظ کند و توسعه دهد؟ خدمت پنجم که در زیر فصل مدیریتثروت قرار میگیرد «مدیریت داراییها» (مالی یا واقعی) است و خدمت ششم، «برنامهریزی ارث» است، به عبارتی ماترک خود را به گونهای منتقل کنیم که کمترین مالیات به آن تعلق بگیرد. در حال حاضر، مالیات املاک با مالیات پسانداز و مالیات بر ارث و... متفاوت است. باید دید چه عملکردی داشته باشیم تا کمترین هزینه انتقال ثروت به ماترک تعلق گیرد.
به رغم اینکه موضوع مدیریت ثروت در ایران هنوز ناشناخته است، در دنیا سابقه قدیمیتری دارد؟
در دنیا این موضوع کاملاً شناخته شده است. درواقع همانطور که اگر شما دچار سردرد شوید به پزشک مراجعه میکنید، به همان شکل هم اگر هدفی اقتصادی داشته باشید، باید از مشاوران اقتصادی مشورت بگیرید. پس اگر مشاور اقتصادی، مشاور مدیریت ثروت هم باشد، مردم میتوانند با مراجعه به آن، هدفهای شان را بیان کرده و راهحل مورد نیاز خود را دریافت کنند. این موضوع در دنیا کامل جا افتاده است و باید برای رسیدن به اهداف مورد نظر برنامهریزی انجام شود.
میزان کارمزد در حوزه خدمات مدیریت ثروت چیست؟
سه مدل کارمزد حول این موضوع وجود دارد. نخستین مدل کارمزد در مورد کارمزدهای ساعتی است، مانند کارمزد مشاورههای خانواده یا مشاورههای روانشناسی که بر مبنای هر ساعتی که مشاور، خدمات ارائه میکند، مبلغی به عنوان شارژ دریافت میشود. روش دیگر دریافت هزینه به صورت کارمزد سالانه است، کارمزد بعدی، هزینهای است که بر حجم داراییها مدیریت دریافت میشود، مدیریت ثروت شامل مدیریت داراییهاست، این داراییها شامل داراییهای واقعی و مالی است که همه اینها در قالب یک پکیج قرار میگیرد؛ در این رابطه، یک عدد و کارمزدی بر مبنای حجم داراییها ارائه میشود که باید پرداخت شود که چیزی تقریباً از ۵/۱ درصد تا ۴ درصد، بسته به حجم داراییهای تحت مدیریت است.
مخاطبان مدیریت ثروت چه کسانی هستند؟
مخاطبان و مشتریان مدیریت ثروت به دو دسته تقسیم میشوند که در دو گروه مدیریت ثروت شرکتی و مدیریت ثروت اشخاص خدمات به آنها ارائه میشود.
در مدیریت ثروت اشخاص، خدمات به افراد بر مبنای هدف مالی آنها تهیه و تنظیم میشود. بر این اساس، ابتدا باید مشتری اهداف مالی زندگیاش را مشخص کند، بعد بر مبنای آن اهداف، برنامه اجرایی برای رسیدن به آنها طراحی میشود. مدیریت ثروت باید آسودگی خاطر برای مشتری به دنبال داشته باشد؛ به این معنا که فرد دغدغههای مالی خود را به مشاور مدیریت ثروت منتقل میکند و وی به جای مشتری به حل و فصل آنها میپردازد.
مدیریت ثروت شرکتی بیشتر تمرکزش بر بحث تدوین استراتژیهای مالی شرکتهاست، شما خودتان میدانید که مهمترین هدف مدیرمالی و مدیرعامل یک شرکت ایجاد ثروت برای سهامداران است؛ کما اینکه اگر بعضی مواقع هدفگذاری بر مبنای سود باشد کار اشتباهی است، هدفگذاری باید بر مبنای ثروتآفرینی و بیشینهسازی ثروت برای شرکتها باشد. حالا این از چه مسیری ایجاد میشود؛ از مسیری که استراتژی مالی درستی برای شرکت پیادهسازی کنیم. به این مهم دقت کنید که طرحریزی استراتژیهای مالی با برنامهریزی استراتژیک متفاوت است. برنامهریزی استراتژیک مالی به شما میگوید نخست اهداف شرکت چیست، مثل همان مدیریت ثروت فردی، و بعد اینکه این اهداف چگونه باید تأمین مالی شوند.
آیا از طریق تسهیلات است؛ آیا از طریق انتشار انواع اوراق بدهی است؛ از طریق افزایش سرمایه است و یا راههای دیگر. نکته دوم اینکه منابع مالی شرکت باید چگونه مدیریت و برچه مبنایی به فعالیتهای شرکت تخصیص داده شود تا بیشترین بهرهوری از پول عاید شود و نکته آخر اینکه بعد از سودآوری شرکت، استراتژی تقسیم سود چیست؟ چه میزان باید سود تقسیم کنیم، متاسفانه معضلی که اکنون در شرکتها وجود دارد اینکه رقم سود تقسیمیبه صورت دستوری توسط سهامداران عمده تعیین میشود، به عبارتی استراتژی مدونی در عمده شرکتها وجود ندارد. مدلهای مختلفی از جمله جریان نقد آزاد وجود دارند که به مدیران شرکت و ذینفعان کمک میکند تا بهترین استراتژی تقسیم سود را تعیین کنند. مبحث بعدی بحث ادغام و تملیک است، وقتی دو شرکت قرار است در همدیگر ادغام شوند قرار استکه ثروتآفرینی صورت بگیرد، قرار است شرکت ضعیف با یک شرکت قویتر ادغام شود تا یک ارزش افزوده ایجاد شود؛ برنامههای ادغام و تملیک نیز در واحدهای مدیریت ثروت شرکتی تدوین میشود. به طور خلاصه در مدیریت ثروت شرکتی، هر اقدامیکه منجر به ثروتآفرینی و ارزش افزوده واقعی برای شرکت میشود بررسی شده و در برنامههای شرکت قرار میگیرد.
و سخن آخر ...
به نظر میآید که مدیریت ثروت در آینده ایران جایگاه خیلی خوبی خواهد داشت و به عنوان یکی از پردرآمدترین بخشهای نهادهای مالی خواهد بود؛ کما اینکه در دنیا همینطور است؛ هماکنون دپارتمانهای مدیریت ثروت در بانکها و سایر نهادهای مالی جزء پر درآمدترین قسمتها هستند، که ارائه این نوع خدمات در آینده ضمن هدفمند کردن نقدینگی در دست خانوارها و شرکتها قطعاً موجب شکوفایی کشور خواهد شد.